اینجا

صبح

شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۴۰ ب.ظ

رژلبِ بادمجونیِ روی لب ماسیده. ریملِ اورِآلِ به درد نخورِ دور چشمِ مالیده. احساسِ خفگی از حصرِ لوازم آرایش.درد توی زانوی سمت راستِ ورم کرده.سوتینِ اسفنجیِ فنر درآمده ی لعنتی. شلوارکِ لیموییِ تنگ. تاپِ گردن قلاده ای یه آشغال. همه ی شان نگذاشتند تا صبح درست بخوابم. تا صبح حس کردم روی لبم تریلی پارک کرده و دور گردنم زنجیر بسته اند و پاهام هم.

اندازه ی تمام خوابیدنم بی خوابم. خوب نخوابیده ام. صاد میداند صورتم باید تمیز باشد و لباس هایم آزاد تا درست بخوابم. مسیجش را باز کردم که اسمم را مخفف کرده بود و گفته بود من نیمه شب بردم نمیدانم به کی چی بدم. بعد رفتم سرکارم چون دیر شده بود و نزدیک هفت بود.نوشتم خُب. حوصله ام نگرفت بگویم چی میشد قبل بردن نمیدانم چی به نمیدانم کی من را بیدار کنی و دست و صورتم را بشوری و وادارم کنی لباسم را عوض کنم؟. حوصله ام نگرفت چون میدانستم جوابش چیست.

چشم هام پف کرده بود و دورش سیاه. مثل جن ها.یادم افتاد فریبا آن دختری که توی کوچه ی مادربزرگم بود میگفت پشتِ تلویزیونمون جن داره. جن های کوچولو کوچولو. بعد همان وقت ها بود که خوابگاه دختران را می دیدم و کم می ماند از ترس به خودم ب....

گفتم تو روحت فریبای روانی با آن مزخرفاتت. 

دور چشمام سیاه و لب هام کبودِ بادمجانی و موهام وز.شلوارک تنگ و سواین اسفنجیِ فنر در رفته و تاپ گردن قلاده ای امانم را برید. همه ی شان را انداختم لباسشویی و فحششان دادم. بعد لخت و عور توی خانه به راه افتاده. سن سیز بندن..... موسیقی پخش. سین نمیدانم نیمه شب چه کار کرده بود که لابد صاد دیده بود عمیق و پریشان خوابیده ام برداشته بود آورده بود کنارم انداخته بود. سرش را توی تشک کرده بود و نزدیکی های دوازده قصد بیداری نداشت.

همینطور که توی خانه راه می رفتم و مثل یک خانم خانه همه چیز را سرجاش می گذاشتم، توی بوفه احساس چاقی کردم. دفعه ی قبل که رفتم باشگاه کمرم اود کرد و تا مرز عمل پیش رفتم و عفنت به بدنم زد و با وجود سین توی بیمارستان لعنتی بستری شدم و اندازه ی تمام بیست و سه سال عمرم را بدبختی کشیدم. گفتم بی خیال. باشگاه رو بی خیال. توی بوفه احساس لاغری کردم. ترجیح دادم احساس چاقی نکنم. کمردرد خر و بیخود و اعصاب خورد کن است، چاقی کمی بهتر است.

  • ۹۶/۰۳/۱۳
  • سرمه
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.