اینجا

دیس(ز) ایز مای فَمیلیییی

جمعه, ۳ شهریور ۱۳۹۶، ۰۳:۰۱ ب.ظ

همین الان و آنلاین بابام از در خونه اومد تو و به داداشم گفت: ماشینو باز کجااااا زدی تو؟. داداشم گفت یه نیسان آبی از پشت زد، من مقصر نبودم. بابام گفت خب اگه از پشت زد مدارکش رو بده ببینم. داداشم جا خورد. بابام گفت خب بگو دیگه؟ اگه اون مقصر بود کو مدارکش؟.  داداشم باز خندید و بابام حرص خورد و منم به داداشم نگاه کردم و ادا درآوردم. بابام  به من گفت گوشیتو بذار کنار وگرنه میشکنمش. منم خندیدددم و گفتم مگه من زدم ماشینوووو خب؟

بعد بابام با دو تا بطری هاش به سمتِ حمام شتافت تا اسید بریزه تو اوله های ساختمونش. تنها کاری که مداوم انجام میده و هش علاقه منده.

 داداش کوچیکم هم جوش های از سر لطافتِ غرورِ جوانی روی صورتش روییده و نمیذاره لوسر رو روشن کنیم و ما باید در تاریکی بمونیم و بپوسیم تا او خودش رو توی نورِ زُل نبینه اعصابش خورد نشه.


 در کل خانواده ی خوشحالی هستیم... که هم رو دوست داریم و نداریم. خوبیم با هم و بدیم... ایتز سوسو!!

  • ۹۶/۰۶/۰۳
  • سرمه
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.